معینمعین، تا این لحظه: 14 سال و 7 ماه و 30 روز سن داره

باران رحمت الهی زندگي ام البنین و رضا

یادگرفتن سوره تکاثر

عزیز دلم اولین سوره ای که یاد گرفته , سوره تکاثره , فوق العاده قشنگ میخونه , با صوت هم میخونه , لذت میبرم از خوندنش امیدوارم قرآن همیشه حافظ و نگهدارش باشه , توی مهد قرآن دوستای خیلی خوبی پیدا کرده , سهراب , الیاس , غزل , فاطمه زهرا , ابوالفضل و کلی دوستای مهربون و ناز دیگه , هر کدومشون از اون یکی نازتر و قشنگ ترن . خانم نخعی خانم قرآنشونه معلم خیلی مهربون و قوی ای هستش با بازی و شعر این کوچولوهای ناز رو با قرآن آشنا کرده, مثلا یکی از شعرهایی که اونجا یاد گرفته اینه که دستاشون رو قایم می کنن و با هم می گن : دست من کجایی , کجایی اینجایم , اینجایم حال شما چطوره , حال شما چطوره ممنونم , ممنونم جلسات اول من هم توی کلا...
30 تير 1393

اومدن عزیز و آقاجون و محمدامین

دایی محمدرضا رفته بود تهران تا به عزیز و آقاجون سر بزنه اونها هم همه مون رو غافلگیر کردن و با دایی محمدرضا اومدن مشهد , معین کوچولو خیلی خوشحال شد خوشبختانه به تعطیلی خورد و قسمت شد تا ما چند روز دور هم باشیم , شب نوزدهم افطاری خونه دایی محمدرضا بودیم و فرداش چون بابارضا می خواست بره سرکار دیگه واسه مراسم شب احیا جایی نرفتیم و اومدیم خونه و با تلویزیون مراسم شب احیا رو انجام دادیم پنجشنبه با معین رفتیم و چند تا قالب ژله خریدیم و یه مقدار خرید کردیم و اومدیم خونه با هم ژله درست کردیم بعدش که می خواستم پیراشکی درست کنیم بابا رضا از سرکار اومد و کلی کمک ما کرد بعد ما به بابارضا گفتیم که برین بخوابین آخه خیلی خسته بود ,البته هنوز دراز نکشید...
28 تير 1393

تولد محمد امین گلم

به نام آنکه تکیه بر نام او غروری است جاودانه تولد تولد تولدت مبارک               بیا شمعا رو فوت کن که صد سال زنده باشی آخ جون بازم یه تولد دیگه , بله تولد محمدامین جونه محمد امین دوستت داریم و تولدت رو تبریک می گیم اینجا هم یک سری از خصوصیات کلی متولدین تیر رو گذاشتم : خیلی حسّاس ، سریع الانتقال ، رویایی ، عاشق خانه و خانواده ، منزوی ، عاشق مهتاب ، عاشق فرزند ، علاقه مند به کشاورزی ، گاهی آرام و گاهی طوفانی ، خجالتی ، بسیار با سلیقه و شیک پوش ، پشتیبان اقوام ، دارای قویترین احساسات ، بهترین آشپز ، علاقه زیاد به گل ،  دارای حس پدرانه یا مادرانه...
22 تير 1393

خرید کادوی محمدصدرا و عیادت از عمه فاطمه

بالاخره جمعه موفق شدیم که بریم و واسه محمدصدرا کادو بخریم , معین که همش می گفت اینو بخریم نه این یکی رو بخریم نه فلان چیز رو بخریم بالاخره رضایت داد و یک پتو با رنگ پتوی خودش ولی با طرح متفاوت بخریم به نظر خودمون کادوی خیلی بدرد بخوری بود چون پتوی معین رو عزیز از تهران خریده بود و حسابی به دردمون خورد مثلا صبحا که معین رو می بریم خونه آقاجون , پتو رو می ندازیم روش , تا بیدار نشه  و یا توی مسافرت با خودمون میبریم بالاخره معین خیلی اونو دوست داره انشاا... محمدصدرا هم دوستش داشته باشه و به دردش هم بخوره بعدش اومدیم خونه و واسه افطار فلافل درست کردم                ...
22 تير 1393

معین توی پارک ملت و پیست اتومبیلرانی

معین کوچولو خیلی پارک ملت رو دوست داره آخه اسباب بازیهای اونجا یه مقدار هیجان داره و اونم عاشق هیجانه عجب ژستی گرفتی عزیز دلم این دیگه آخر هیجانه , بجای اینکه از پله برن بالا, دوست دارن از اینجا برن بالا اینجا مخصوص جیپ ها و پاترول ها و پاژیرو ها بود حسابی خلاقیت از خودشون نشون می دادن و معین خیلی خوشش میومد اینجا باز مخصوص پژو ها و پرایدها و موتورها بود حسابی معین اینجا رو دوست داشت وقتی دستی می کشیدن حسابی خوشحال بود و جیغ می زد ...
20 تير 1393

اینم عکسایی که قول داده بودم که بزارم

سلام به همه دوستان و آشنایان امروز چند تا عکس قدیمی و جدید که توی موبایل بابا رضا بود رو توی وبلاگ معین کوچولو گذاشتم این عکس رو توی الماس شرق که رفتم بودیم سرزمین عجایب , از معین کوچولو گرفتیم این جلیقه ای که میبینید یه زمانی اندازه عمه فاطمه بوده که الان معین پوشیده این معین کوچولو که یک نینجای واقعی شده , عزیزدلم خیلی خیلی لاک پشت های نینجا رو دوست داره این هدیه رو ریحانه جون توی پیش دبستانی امام حسین به معین گلم داده , یک جا مدادیه که روش عکس معین جونه این هدیه رو خاله سمیه از تهران براش فرستاده خیلی جالبه کلی با معین این بازی رو انجام میدیم کارت ها روی یک هد بند می بندیم و روی سرمون میزاریم و باید...
20 تير 1393

تولد قمری معین کوچولو

سلام عزیزم امروز یازدهم ماه مبارک رمضانه و عزیزدلم توی این روز قشنگ بدنیا اومد و من و بابا رضا رو حسابی خوشحال کرد , این ماه یک ماه پربرکت و شیرینیه و خودمون خیلی دوست داشتیم که توی این ماه قشنگ بدنیا بیای بهمین خاطر از خدا خواستیم توی این ماه زیبا خدا تو رو به ما بده راستی کوچولوی قشنگم مامانت هم توی ماه مبارک رمضان بدنیا اومده ------ قشنگ ترین صدای زندگی تپش قلب توست با شکوه ترین روز دنیا تولد توست پس برای من بمان و بدان که عاشقانه دوستت داریم ای زیبا ترین ترانه ی هستی ، بدان که شب میلادت برایم ارمغان خوبی ها و زیبایی هاست پس ای سر کرده ی خوبی ها میلادت مبارک عزیز دلم امروز تولد قمری شماست یادش بخیر , بابا رضا...
18 تير 1393

تولد مامان معین

امروز تولد مامان معینه, حالا نوبت من و معینه که براش یک متن قشنگ بزاریم , البته از دیروز همه به مامان معین  زنگ زدن و تولدشون رو تبریک گفتن تازه همکاراشون هم دیروز به مامان معین کادوشون رو دادن , فوق العاده قشنگ بود , ظروف نشکن هشت پارچه ای که شیشه ایه و روی گاز و توی فر هم میشه گذاشت که باید از همینجا ازشون تشکر کنم ما هم برای مامان یک جشن کوچولو و قشنگ گرفتیم راستی بعداز من (بابای معین) نازنین اولین کسی بود که تولد خاله شو تبریک گفت بعدش حسین آقا ( بابای نازنین ) و سمیه خانوم و همکار قدیمیه مامان , اکرم خانوم , عزیز و ... خیلی ممنون از همه که به یاد ما بودین یک کارت پستال دیگه از طرف معین و باباش واسه مامان ...
16 تير 1393
1